من از زندان
من از زنجیر
من از شبهای بی پایان
حکایت ها بسی دارم
من از تنها
من از خسته
من از دلگیر آشفته
شکایت ها بسی دارم
(بیشتر…)
من از زندان
من از زنجیر
من از شبهای بی پایان
حکایت ها بسی دارم
من از تنها
من از خسته
من از دلگیر آشفته
شکایت ها بسی دارم
(بیشتر…)
شاید بتوان گفت که تنها انقلاب موفق در ایران، انقلاب نیما بود. حرکتی بسیار دشوار که در نهایت به ثمر رسید و شکوفا شد. همقطاران این نهضت، نسلی بود عاشق و از جو وقت سرخورده و ناراضی. می توانستند برای آیدای خود شعر بسرایند و زندانی را که در آن « دو چندان نقب در هر نقب چندین حجره در هر حجره چندین مرد در زنجیر» را توصیف کند. می شد تا شقایق هست زندگی کرد و گاه به دنبال کفش ها گشت و به سمتی رفت که درختان حماسی پیداست. می شد اعتراض کرد که «بر درخت تر کسی تبر نمی زند». و دچار یاس شد و گفت: «نفس …
دو سه سالی است که کشورمان پس از دهه ها، میزبان گردشگران خارجی است. اما درجا زدن زیرساختهای گردشگری و افزایش بی رویه قیمت خدمات و بی توجهی مسئولان و تحولات منطقه این نهال از نو رسته تورهای ورودی را می خشکاند. نهالی که این روزها برای برخی گزارش غروز آفرین عملکرد شده و برای طیف دیگری محل درآمد گزاف.
Sigaramın dunamı
Beni hatıralara goturuyor
Çocukluğuma
Mutlu günlere
Evin behçesi
Bahçenin menekşesi
Menekşenin kokusu
(بیشتر…)
به گنگ می روم
با قطاری مشوش از آن صندلی خالی
قطاری که می رود و می ایستد به انتظار
نعره می زند اما تو نیستی
به گنگ می روم
نه اینکه گناهی را تطهیر
که نبودن ات را تقدیس کنم
دلم تنگ است
چه می دانی از این دلتنگی ی ملعون بی پایان؟
چه دل تنگم
چه می دانی از این ابر سیاهی که به جز ماندن نمی داند؟
تو می دانی سکوتی مبهم و سنگین
که می ساید سرایم را
چه کابوسی شود شبها؟
تو می دانی پریشانی ی من از چیست؟
گدازان است اعماق وجودم
تو از آتش فشاندن هیچ می دانی؟
تو می دانی که پولاد صبوری طاقتی دارد؟
آه باران باران
باران تر می کندکوله بار خاطراتم را
تا بپیچد عطر یاد تو
در شب کوچه های تنهایی
تا بشمرم لحظه های با تو بودن را
نام شعر: şahane serseri
شاعر: آتیلا ایلهان
مترجم: سعید فکری
رهايم كن
بند و زنجير هم نگهدارم نيست
که به چارقی آهنین و عصای فولاد
سفر برگزیدم
چه کنم!
(بیشتر…)